مانند رعد و برق، ـ رطوبت ناشي از آبهاي زيرزميني يا ريزش باران و برف، باد، زلزله، عوامل بيولوژيك. ـ تأثير عوامل طبيعي به نحوه استقرار، ـ تشكل بنا و مصالح مورد استفاده متفاوت بستگي دارد.
مانند جنگ، مهاجرت و آتش سوزي
مانند تأسيسات بنا از قبيل فاضلاب، ـ كانال كشي و آسفالت و گود برداری ساختمان های مجاور، ساخت پاساژ و مال های
تخریب شهرک ها و بازسازی مجدد آنها با نگاه به گسترش شهرها، جاده سازی و بزرگراه ها و راه های و پل های روگذر و زیرگذر، استفاده نادرست از ابنيه قديمي و حفاری ها به منظور گنج یابی و حتی گاهاً اقدامات بدون مطالعه برای تعمير، تغيير فشار آبهاي زيرزميني بر اثر حفر چاهاي عميق و پمپاژها همگی باعث تخریب بنا و بافت های قدیمی می شوند.
تشخيص ضايعات در بنا و بافت های شهری
اساسي ترين بخش قبل از هر اقدام مرمتي تشخيص ضايعه يا عارضه است . نوع مصالح پيوند منطقي عناصر ساختماني توزيع متناسب نيروها،مقاومت شالوده در مقابل بارهاي وارده، تناسب نيروهاي داخلي با توجه به تواناي مصالح،حفاظت صحيح كل ساختمان در برابر عوامل خارجي، در مجموع از عوامل و شرايط لازم براي تأمين ايستايي و ادامه حيات و بقاي ساختمان محسوب ميشوند.
بنابراين هنگام بررسي يك بنا يا مجموعه و يا بافت شهري پرداخت به عواملي كه مخل قلمداد مي شوند ضروري است.
كهولت و فرسودگي شرايط مناسبي را براي ساير عوامل مخل فراهم مي كنند. ـ ميزان رطوبت، تغيرات و نوسانات مداوم درجه حرارت(روز گرم و شب سرد) عوامل جوي، همگي مقاومت بناي پير و فرسوده را تضعيف مي كنند. طبعاً اين مقاومت حد معيني دارد مجموعه عوامل نامبرده مخل ادامه زندگي بنا مي شوند.
آسيب و عارضه> عدم تعادل> عامل مخل
بنابراين مشاهده آسيب و عارضه در بنا دال بر عدم وجود تعادل است كه در چنين شرايطي ريشه يابي عامل مخل در دستور كار قرار مي گيرد.
به طور كلي عوامل تخريب مجموعهاي از كنشها و آسيبها هستند كه در تغيير شكل و تخريب بنا مؤثر واقع مي شوند. نحوه تعمير بنا نيز بستگي به نوع اين عوامل مخل و مخرب دارد.
پس ابتدا بايد عواملي را كه موجب صدمه ديدن بنا و يا نهايتاً ويراني آن شده اند بررسي كرد و سپس چگونگي تعمير و حفظ و نگهداري آن را طراحي و اقدام را آغاز كرد.
اگرچه بارهاي كششي در حدي نيستند كه باعث ايجاد شكافهاي قابل روئت گردند. اما مي توانند تركها و خلل و فرج ريز را گسترش دهند و موجب افزايش پيشروي آنها شوند و بدين ترتيب عوامل مناسب براي نفوذ آب و رطوبت را فراهم آورند و در نتيجه باعث فرسايش شوند
در ديوارهاي خشتي تنش كششي مي تواند در نقاط اتصال موجب باز شدن مختصر اتصالها گردد و همين امر باعث نفوذ آب مي شود و در نتيجه شرايط مناسب را براي فرسايش فراهم مي آورد.
تمامي مواد و مصالح در برابر حرارت منبسط و در برابر سرما منقبض مي گردندو اگرچنانچه به هر وسيله از اين تغييرات جلوگيري شود تنشهاي حاصله موجب ايجاد شكستگي در مصالح مي گرد. اختلاف دما بين شب و روز بويژه در آسمان صاف به مراتب بيشتر است زيرا مواد و مصالح در برابر آفتاب بسيار گرم و در شبهاي صاف به شدت سرد مي شوند.
ارقام زير تغييرات پيش بيني شده براي يك قطعه يك متري از مواد مختلف (به صورت آزاد و غير مسدود)را بر اثر يك تغيير دماي C30 نشان مي دهد.
mm 25/0 = گرانيت (سنگ خارا)
mm 4/0 – 3/0 = ملات ماسه و آهك
mm 20/0 – 15/0= خشت پخته
mm 15/0 = مرمر
mm 4/0-3 = بتون
mm 5/0 = سنگ آهكي
خدمات مرتبط با مصالح ساختمانی توسط شرکت ساختمانی معتبر تاتیان
mm 3/0 = آهن
mm 3/0= شيشه
mm 7/0 آلومينيم
mm 0/3-5/1 = رزين پلاستيكي
mm. 7/0 = پلاستيك تقويت شده
اگر مواد و مصالحي با ضرايب انبساط متفاوت در نقاط اتصال به كارگرفته شوند زمينه ايجاد تنش كششي و برشي فراهم مي آيد كه ميزان تنش با افزايش طول قطعات مورد نظر بيشتر مي شود.انبساط حاصل از حرارت در قطعات بسيار بلند ايجاد تنش مي كند.
اگر از اين انبساط جلوگيري شود و يا مصالح مختلفي به شكل غير قابل انبساط و به صورت سفت و انعطاف ناپذير كه بر اثر انبساط با هم به كار روند تنشهاي حاصله مي تواند موجب تغيير شك سازه يا ايجاد تركهايي در آن شود.
انفصالي كه در اثر انبساط در نقاط اتصال حاصل مي گردد در نتيجه انقباض مجدد بسته نمي شود، زيرا اين تركهاي حاصله با مواد زايد پر مي شوند و همين امر موجب مي شود كه بيشتر باز شوند. بر حسب محاسبه در يك ورقه 6 متري كه بر اثر تغيير دماي C10 حدود mm25/0 ر انبساط مي يابد تورمي در حدmm 25 ايجاد مي شود.
قطعات مرمر كه در ديواره ها به كار مي روند اگر چنانچه مرتبط و نزديك به هم مورد استفاده قرار گيرند انبساط قابل توجهي پيدا مي كنند. به طوري كه در شكل 5 مشاهده مي شود سطح منحني داراي تنش كششي است و تركهاي بسيار ريز كه در آن ايجاد مي شوند روند تغيير و فرسايش را تسهيل مي كنند.
چنانچه مي دانيم مرمر تركيبي است از بلورهاي عريضي از كربنات كلسيم كه ضريب انبساط آن به تبع جهت استقرار بلور تغيير مي كند
ضرايب انبساط كربنات كلسيم عبارتند از :
m/mc 6-10 * 25 درطول محور C
m/mc 6-10 * 5
تمامي بلورها بر اثر افزايش دما در طول محور C منبسط و در طول محور عمود بر آن منقبض مي شوند. اين تحولات موجب ايجاد تنش در بين دو بلور كه به نوبه خود باعث انبساط دو بلور مي شوند و شرايط مناسب براي انفصال دو بلور را فراهم مي كند و در نتيجه دو بلور از هم دور مي شوند.
تنشهاي داخلي حاصل از اين پديده ها مي توانند از يك سو باعث انفصال بلورها و از سوي ديگر باعث ايجاد اختلاف سطح در آنها شود. نتيجه نهايي عبارت است از ايجاد تركها و شكستگيهاي ريزي كه به نوبه خود شرايط مناسب را براي نفوذ آب به داخل فراهم مي آورد و موجب تسريع روند فرسايش مي گردند. ترك پذيري مرمر در گذر زمان افزايش مي يابد.
برچسب ها
ارسال دیدگاه
دیدگاه ها
آخرین مطالب
پربازدیدترین مطالب